عاشق ترین معشوق دنیا ، نفس من همه کس من
خیلی آرامم ،از اینکه در کنارمی خوشحالم .
اینک که دستان گرمت درون دستهای من است ، سرت بر
روی شانه های من است شاید چشمهای خیسم را نبینی
اما میتوانی حس کنی که شانه هایت خیس است.
من نیز مثل تو از فردا میترسم ، من نیز مثل تو میترسم تو
را از دست بدهم و تنها خاطرات در کنار هم بودن بر جا بماند !
خاطره هایی که یاد آنها مرا دیوانه میکند.
اینک که در آغوش مهربانت هستم ، خیلی آرامم ، کاش ثانیه ها
در همین لحظه که تو در کنارمی بایستد حتی یک ثانیه نیز جلو نرود .
این لحظه را برای همیشه و تا ابد میخواهم ، تو را از
همین لحظه و برای همیشه میخواهم.
حتی فکر اینکه یک لحظه نیز بدون تو باشم مرا پریشان میکند.
نه عزیزم بدون تو هرگز ! بدون تو نه مهتاب برایم نورانیست
و نه خورشید برایم آفتابیست.
نه ستاره ای در آسمان قلبم میدرخشد و نه بارانی
در کویر دلم می بارد.
سخت است بی تو بودن ، تلخ است دور از تو بودن ،
محال است بی تو نفس کشیدن.
با تو نفس کشیدن ، در این ثانیه ، در این لحظه که
در کنارمی شیرین است ، چقدر این لحظه زیباست ،
خاطره ایست به یادماندنی.
کاش امروز همان فردای ما بود ، کاش امروز که تو در
کنارمی همان لحظه آخر زندگی ام بود. دلم میخواهد
این لحظه بمیرم ، تا از عشق تو مرده باشم تا در
آغوش تو از این دنیا رفته باشم .
نرو از کنارم ، سرت را بگذار بر روی شانه هایم ،
بگو هر چه دل تنگت میخواهد.
میدانم که دلتنگی ، میدانم که دلت همیشه با من است ،
به من امید بده تا با امید تو عاشقانه زندگی کنم .
با تو بودن را از امروز تا لحظه مرگ میخواهم ، بی تو بودن
را هیچگاه ، حتی یک لحظه نیز باور ندارم
خیلی آرامم ، از اینکه در کنارمی شادابم
نظرات شما عزیزان: